گمآنه
| من جاده ی در دست ِ احداثم |
انقلاب کردیم و تلاش کردیم کشورمان را اسلامی کنیم. کوچه و خیابان ها را از گرد و خاک کاباره ها و شراب فروشی ها و قمارخانه ها و جشن هنرها خالی کردیم و از سینما و تلویزیون بساط آن چه غیر اسلامی می دیدیم را برچیدیم. ساعت های نماز، اذان پخش کردیم. لباس های کثیف را از تن کشورمان در آوردیم و لباس نو و خوش عطر پوشاندیمش. نشستیم رو به رویش و چشم در چشم از این لباس های زیبای پوشیده اش اشک شوق در چشم هایمان حلقه زد و کف و هورا سر دادیم. انقلاب کردیم و لباس اسلامی زیبایی تن کشورمان کردیم و منتظر نشستیم تا کشورمان اسلامی شود. اما آن چه اکنون هست، حقیقت ِ اسلام نیست. ما هنوز از اسلام اجتماعی، تنها لباس بر تن داریم و اگر کسی کشور مان را سوال پیج کند می فهمد که نه! واقعا فقط لباس است! می فهمد که اگر اسلامی شده بودیم، دیگر بانک هایمان ربا نداشت. اقتصادمان لیبرال نبود. تصویب نمی کردیم که آموزش جنسی را از ابتدایی آغاز کنند. در سینماهایمان اختلاط را عادی جلوه نمی دادیم. اختلاف طبقاتی نداشتیم. محروم نداشتیم. این قدر دزد و مختلس نداشتیم. اصلا اگر اسلامی شده بودیم مسئله ی حجاب ریشه ای حل می شد و نیازی به گشت ارشاد نداشتیم. و به جای تمام این ها دین داشتیم! من یک اصلاح طلبم! کشوری که بانکداری اش ربوی ست را حقیقتا اسلامی نمی دانم. کشوری که ارزش گذاری فرهنگی اش روی کنسرت است را حقیقتا اسلامی نمی دانم. من کشوری که به سمت حکومت مهدوی حرکت نکند را اسلامی نمی دانم. یک اصلاح طلبم و دلم می خواهد به آن چه برایش انقلاب کردیم برسیم؛ اما لیبرال نیستم! نمی خواهم روز و شب جان بکنیم تا به رفاه دنیوی نزدیک شویم. نمی خواهم سیستم اقتصادی کشور همین که هست بماند. نمی خواهم برویم بیخ دل آمریکا اتراق کنیم و چشم به دهان آن بدوزیم. نمی خواهم دغدغه ام کنسرت باشد. نمی خواهم در فضای فرهنگی غرب ادامه حیات دهم. نمی خواهم نظام کشورم اسلامی نباشد. نمی خواهم حکومت به دین بی ارتباط باشد. نمی خواهم گل فروشی سر کوچه مان بساطش را جمع کند و جایش شراب فروشی راه بیندازد. نمی خواهم و ترجیح می دهم کشورم با اصلاحات، به آن چه فکر می کنم باید، نزدیک تر شود. کیست که این درهم بازار به نظرش مطلوب باشد و اصلاح نخواهد؟ ما همه مان اصلاحات می خواهیم. البته غیر از لیبرال هایی که من جزوشان نیستم و اصلاح نمی خواهند؛ تغییر نظام می خواهند. من یک اصلاح طلبم و نمی نشینم دعوای میان جناحی کنم و میان خودمان و بعضی دیگر از خودمان تفرقه بیندازم. اگر واقعا اصلاحات می خواهیم برای حقیقتا اسلامی شدن کشور، دعوا نداریم. اگر کسی تغییر نظام می خواهد آن حرفش جداست. اما همه جزو همین دو دسته ایم؛ با اندکی اختلاف نظر ِ حل شدنی. ما غیر لیبرال ها، انقلابی هستیم. پشت همدیگر می ایستیم تا نگذاریم این نظام مقدسی که با خون و عشق سر پا شده است، لباس کثیف غربی تن کند. نمی خواهیم حکومت پا روی پا بیندازد و دستمان را برای به خدا رسیدن نگیرد. این حرف ِ افراطی گرایانه ایست؟ پ.ن: با تاخیر از کانال به این جا منتقل شد.
قالب ساز آنلاین |